ریبرندینگ چیست؟ با بازسازی برند خود، بار دیگر بدرخشید.




تبریز / خیابان رضانژاد شمالی / ساختمان آردا / طبقه ۲-تهران - میرداماد - خیابان انوار - پلاک ۳۷ - واحد ۲۰
۳۳۳۵ ۴۴۴۰ - ۰۴۱الان در دفتر هستیم
با ما تماس بگیرید!
شماره تماس
04133354440
پست الکترونیکی
info@rooka.app
همین الان، اطلاعات تماس خود را وارد نمایید.
آیا کسبوکار شما مدتهاست رونق پیشین را ندارد و ضررهای احتمالی روزبهروز در حساب و کتاب شما بیشتر نمایان میشوند؟ احتمالا شما نیاز به ریبرندینگ دارید؛ ریبرندینگ یکی از اساسیترین مفاهیم مارکتینگ در دنیای کنونی است که به شرکتها و کمپانیهای در معرض نابودی و ورشکستگی کمک میکند تا بار دیگر بتوانند در بازار کسبوکارها بدرخشند.
بازسازی برند یا ریبرندینگ، امروزه مکررا در اطراف ما اتفاق میافتد و حتی مشهورترین برندها ریبرندینگ را برای جلوگیری از ضررهای بیشتر انتخاب میکنند. درواقع این کار به روشهای مختلف و در سطوح متفاوت یک بیزینس انجام میشود که میتوانند دلایل گوناگونی داشته باشند و نتایج متفاوتی را به همراه بیاورند.
استراتژی های ریبرندینگ در حال حاضر یکی از اصلیترین مهارتهایی است که مثل نفس مسیحا به تن مرده یا نیمه جان برند شما زندگی میبخشد؛ به همین دلیل شما بهعنوان صاحبان کسبوکار یا یکی از اعضای تیم مارکتینگ نیاز دارید این فرآیند را با دانش هرچه بیشتر در زمان مناسب، به جریان بیندازید. با توجه به اهمیت ریبرندینگ، وبلاگ روکامگ تصمیم دارد شما را با ماهیت بازسازی برند، انواع ریبرندینگ، دلایل، انگیزهها و علتهای اهمیت آن آشنا کند و با ارائه مثالهایی آشنا در ایجاد یک کمپین ریبرندینگ به شما کمک کند.
ریبرندینگ یا بازسازی برند درواقع به اقداماتی گفته میشود که در آن عوامل یک کسب وکار به همراه تیم مارکتینگ سعی میکنند برند را بار دیگر و به روشهای نوین به جامعه بشناسانند؛ بهطوریکه خط فکری افراد جامعه نسبت به آن عوض شود و تغییرات مثبتی در نتایج فروش و فعالیت برند حاصل شود. بازسازی برند میتواند دلایل زیادی داشته باشد اما به طور عمده شرکتها و کمپانیها به دلیل ضعف در شیوه عملکرد، کم اقبالی در شناخته شدن در چشم مردم و یا وجود یک بازار رقابتی شدید با رقبایی قدرتمند، با مشکلاتی مواجه میشوند.
برخلاف تصور بسیاری از افراد، بازسازی برند مختص برندهای استارتاپی و تازه تاسیس نیست و گاهی میبینیم بیزینسهای قدرتمند و گسترده دست به انجام چنین اقداماتی میزنند که آن هم میتواند دلایل خود را داشته باشد.
به عبارت دیگر، ریبرندینگ مانند بازسازی یک خانه قدیمی است. به خانه خود فکر کنید و فرض کنید که این خانه دیگر مانند گذشته نه زیبایی خاص خودش را دارد و نه میتواند به علت فرسودگی، از جان و مال شما حفاظت کند. در چنین شرایطی شما ترجیح میدهید به صورت کلی یا حداقل بخشی از خانه را مرمت کنید. برندها نیز خانههای صاحبان مشاغلاند و چه بسا بیشترین ارزش را برای آنها داشته باشند؛ از این رو نیاز است که هر کسبوکاری در صورت نیاز بازسازی شود تا بتواند به فعالیت سالم و پرسود خود ادامه دهد.
اگر بخواهیم دوباره به مسئله بازسازی خانه بپردازیم خواهیم دید که برای مرمت یک خانه دو حالت کلی وجود دارد. یکی این است که شما تصمیم بگیرید که از پایبست خانهتان را دوباره نو کنید و ساختار درونی آن را نیز علاوه بر ظاهرش تغییر دهید و دیگری این است که بخواهید تنها بخشهایی از خانهتان را با وسایلی تازه و سرویسهایی نو مزین کنید و خرابیهای موجود در بخشهایی از خانه را تعمیر کنید. ریبرندینگ نیز مشابه چنان مثالی میتواند به دو روش ریبرندینگ جزئی و ریبرندینگ کلی دستهبندی شود.
ریبرندینگ به روش جزیی یکی از متداولترین روشهای بازسازی برند است که غالبا برندهای بزرگتر و موفقتر برای ایجاد یک جریان فروش بیشتر و به دست آوردن جامعهای بزرگتر از مخاطبان انتخاب میکنند. در این روش از ریبرندینگ، شما با بن و اصل بیزینس خود کاری ندارید و بیشتر به ایجاد تغییرات جزئی میپردازید. برای مثال، ایجاد اهداف جدید و متفاوت از اهداف قبلی، ساختن شخصیتهای جدید برای چهره برند، برگزیدن ارزشهای گوناگون و چشماندازهایی متنوع میتوانند از نمونههای ریبرندینگ به روش جزئی به حساب بیایند.
ریبرندینگ به روش کلی شیوه دیگری از ریبرندینگ است که دشوارتر از ریبرندینگ به شیوه جزئی انجام میشود؛ چرا که تغییرات اساسیتری را در برند ایجاد میکند. ریبرندینگ به روش کلی عموما توسط برندهای استارتاپی و تازهتاسیس که نتایج سالانهشان باب میل در نیامده است، اجرا میشود؛ هرچند ممکن است برندهای بزرگ دیگر هم به دلایل مختلف دست به چنین تغییراتی بزنند.
این شیوه از ریبرندینگ شامل فعالیتهایی نظیر تغییر دادن اسم برند، ایجاد تغییرات جدی در لوگو، پیش گرفتن روشها و الگوهای دیگر برای جلوهها و نمادهای بصری میشوند که برند به واسطه آنها در جامعه شناخته میشود و حتی ادغام شدن با یک شرکت دیگر و گرفتن نام آن میتواند از نمونههای ریبرندینگ کلی به حساب بیاید.
ریبرندینگ به روش کلی تغییرات محسوستری دارد و تاثیرات مهمتری بر روی آینده برند میگذارند.
نکته بسیار پراهمیت در خصوص بازسازی برند این است که همه برندها به ریبرندینگ احتیاج ندارند. درست است که یکی از دلایل کسبوکارها برای اینکه ریبرندینگ طراحی کنند، عدم دستیابی به مقدار مشخصی از فروش و اهداف مالی دلخواهشان است؛ درحالیکه اگر برندی میخواهد در میزان فروش و سود خود نتایج بهتری به دست آورد باید به سراغ روشهای بازاریابی موثرتر برود نه اینکه برند خود را بازسازی کند.
از دیگر مواردی که یک برند نیاز به ریبرندینگ پیدا میکند، از دست دادن جایگاه خود در نگاه مشتری و مخاطب است. در برخی موارد شاهد هستیم که یک کسبوکار صرفا بخاطر اعمال صاحبانش زیر سوال میرود. از طرفی، ممکن است یک بیزینس به علت پیش گرفتن یک مسیر ثابت، جذابیت خود را در طول زمان از دست بدهد و به فراموشی سپرده شود. در این شرایط لازم است تا برند بار دیگر با خلاقیت و حوصله به بازسازی بپردازد تا جای خود را در قلب مخاطبانش پس بگیرد.
ریبرندینگ راه نجاتی است که میتواند کشتی یک برند را از غرق شدن نجات دهد.
همانطور که گفتیم ریبرندینگ درواقع راه بازگشت به زندگی برای برندهایی است که در حال نابودی هستند ولی یکی از دلایلی که باعث میشود بسیاری از برندهای نیمه موفق و موفق نیز به سمت استفاده از ریبرندینگ جذب شود، مزایای شگفتانگیز آن است. بازسازی برند میتواند علاوه بر جبران خسارات و ضررهای پیش آمده در کارنامه کسبوکار، تاثیرات مثبتی را به منظور توسعه بهتر و سودهای بالاتر برای بیزینس بر جای بگذارد.
یکی از اصلیترین مزایای ریبرندینگ به دست آوردن گروه جدیدی از مخاطبان هدف است. واضح است که هر چقدر تعداد مخاطبان هدف یک برند بیشتر باشد، شانس بیشتری برای موفقیت در بازاریابی و فروش در آن کسبوکار وجود دارد. همین موضوع سبب شده ما بتوانیم با بازسازی برندمان و تغییر دادن عوامل مختلف کسبوکار، توجه مخاطبان دیگری را به خود جلب کنیم.
یکی از معروفترین مثالهای تاثیر مثبت ریبرندینگ بر روی جذب مخاطب بیشتر به برند Old Spice تعلق دارد. در واقع این برند بعد از اینکه با یک نظر سنجی و پژوهش متوجه شد که بیشتر محصولات شستوشوی بدن آقایان توسط همسران، مادران، خواهران و به طور کلی بانوان خریداری میشوند، تصمیم به ایجاد یک کمپین ریبرندینگ گرفت. در این فرآیند، این برند توانست با رویکردی متفاوت توجه خانمهای بیشتری را به خود جلب کند و با این کار بیش از 105 میلیون ویو در یوتیوب دریافت کند. همچنین بعد از ریبرندینگ، این کسبوکار با ترافیکهای طولانی در وبسایت خود مواجه شد و توانست فروشی 1.2 میلیارد دلاری را رقم بزند.
اگر بخواهیم رو راست باشیم هیچکس دلش نمیخواهد در مدت زمان طولانی، از یک برند ثابت که هیچ ایده جدیدی از خود ارائه نمیکند خرید کند. مشتریها همواره به دنبال آخرین مدل از کالا و خدمات هستند و دوست دارند که بتوانند با خریدشان علاوه بر رفع کردن نیازها، مقبولیتی نسبی در جامعه کسب کنند.
یکی دیگر از مزایای ریبرندینگ ارتباط بیشتر کسبوکار با حوزه فعالیتش است. درواقع شما در بازسازی برند خود تلاش میکنید یک چهره جدید و پرطرفدار به کسبوکارتان ببخشید. اگر عمل ریبرندینگ بارها و باانگیزه تازهکردن ایدههای قدیمی و بهبودشان انجام شود، علاوه بر اینکه شما میتوانید بازار هدف را به خوبی دنبال کنید و از آن کسب درآمد کنید، مشتریان به شما در جهت تامین نیازهایشان اعتماد میکنند.
یکی از بزرگترین رازهای موفقیت برندهایی که سابقه فعالیتشان به بیش از یک سده برمیگردد، بازسازیهای متعدد در طول زمان با انگیزه دنبال کردن ترندهای مخاطب پسند است. برند آدیداس مثال خوبی برای این موضوع به حساب میآید.
حتما برای شما هم پیش آمده است که یک برند خاص را تنها به خاطر شخصیتی واقعی یا کارتونی که آن را تبلیغ کرده است و یا چهره آن برند بوده است، به خاطر داشته باشید. آمار و ارقام حاصل از نظرسنجیهای گوناگون نشان میدهد که مخاطبان بیشتر به برندهایی علاقه نشان میدهند که احساسات درونی آنها را بیدار کنند و به صورت بصری، ارتباطی سازنده با آنها برقرار کنند.
یکی از مزایای ریبرندینگهای متفاوت و موثر این است که شما میتوانید با استفاده از ساخت شخصیتهای بامزه و جذاب تصویر برند خود را در ذهن مخاطب ماندگار کنید. این شخصیتها میتوانند انیمیشنی یا واقعی باشند. شما میتوانید با تولید محتوای تصویری، صوتی و ویدیویی یک داستان روایی برای شخصیتتان بسازید و آن را با تکرار در تبلیغات خود به چهره مخصوص برندتان تبدیل کنید. پس از آن، مخاطبان با به خاطر سپردن شخصیت کسبوکار شما، در هر کجا با دیدن تصویر و نشانههای آن شما را در ذهن یادآوری میکنند.
یکی از بهترین مزایای ریبرندینگ درواقع بالا رفتن رتبه در موتور جستجوی گوگل است. امروزه بسیاری از تعاملات مخاطبان با برندها از طریق فضای مجازی و با لایک، کامنت، اشتراکگذاری و ویو انجام میگیرد. از آنجا که ریبرندینگ باعث بالا رفتن تعامل مخاطبان با کسبوکار شما میشود، باعث میشود،گوگل شما را به علت تعاملات بالا و موثر بیزینستان بهترین گزینه برای مشتریان از میان رقبا تشخیص دهد و رتبه شما را در میان وبسایتهای برتر بالا ببرد. سئو شدن وبسایت و برند میتواند سودهای بسیار کلانی را برای شما به همراه بیاورد؛ چرا که طبق تحقیقات بعد از ایمیل مارکتینگ، سئو کردن وبسایت میتواند بیشترین نرخ بازگشت سرمایه را به ارمغان بیاورد.
متوجه شدهاید که بازسازی برند میتواند علاوه بر بازگرداندن کسبوکار به خط درآمدزایی و سوددهی، مزایای بسیاری هم داشته باشد، اما نکته قابل توجه این است که ریبرندینگ همیشه هم بیحاشیه نیست و میتواند بازخوردهای منفی را از سمت جامعه دریافت کند. همیشه کسانی هستند که با تغییرات هرچند که مثبت باشند، مخالفت کنند و آن را زیر سوال ببرند.
ناگفته نماند که بازخوردهای منفی عموما به صورت تخصصی و از طرف مختصصان ریبرندینگ و بازاریابی به پیکره بازسازی برند وارد میشود؛ هرچند گاهی ممکن است ژورنالیستها و خبرنگاران نیز از جمله کسانی باشند که منتقدانه به برند تازه شما میتازند.
یکی از گروههایی که همواره در زمان ریبرندینگ کسبوکارها درباره آن اظهار نظر میکنند، گروه روزنامهنویسها و به طور کلی مطبوعات هستند. آنها حاضرند تا هر لحظه درباره بازسازیهای ایجاد شده در بیزینسهای مختلف نظر بنویسند و با نگاه ایرادگیر به بررسی میزان موفقیت، نحوه ریبرندینگ و دلایل پشت پرده بپردازند.
یکی از انگیزههای این کار ژورنالیستها را میتواند بدگمانی افراد جامعه معرفی کرد؛ به این صورت که اگر یک مجله و یا روزنامه به تمجید یک برند بعد از بازسازی بپردازد، احتمالا مردم آن را محکوم به رایزنی با صاحب بیزینس میکنند. به عبارت دیگر، در صورت مثبت بودن نوشتهها مردم ممکن است فکر کنند که آنها در قبال دریافت هزینه، مشغول تبلیغات برای کسبوکار مذکور هستند. همین علت باعث شده تا روزنامهها برای فروش بیشتر از این فرصت استفاده کنند و با نقدهای غالبا تند، خواننده و برند را به چالش بکشند.
گروه دیگری که ممکن است به ریبرندینگهای مختلف نقادانه حمله کنند، گروه متخصصان ریبرندینگ و برندینگ است. مخالفت این گروه از افراد به نوعی مربوط به بالا بردن اعتبار کاری خودشان است. به عبارت دیگر، این افراد ترجیح میدهند با به چالش کشیدن شیوههای بازسازی برند به کار برده شده، حرفهای بودن خود را اثبات کنند. همچنین، از طرفی اگر متخصصان ریبرندینگ دست به تایید و تشویق یک بازسازی برند بزنند، به طریقی دیگر نمیتوانند در بازار رقابت به خوبی ظاهر شوند؛ به همین دلیل عموم تیمهای مارکتینگ برای ثابت کردن لیاقت و مهارت خود بعد از هر ریبرندینگ، محتوایی مخصوص و انتقادی درباره میزان موفقیت آن برند منتشر میکنند.
تا به اینجا فهمیدیم که ریبرندینگ میتواند به دو صورت کلی و جزیی انجام شود که هرکدام تغییرات خاصی را در برمیگیرد و میتواند چالشهای متفاوتی داشته باشد، اما با توجه بیشتر به سازوکار بازسازی برند متوجه میشویم که که ریبرندینگ به صورت کلی در سه بخش اصلی یک کسبوکار میتواند انجام شود. این سطوح تغییرات میتوانند نتایج بسیار موثری برای صاحبان مشاغل به همراه داشته باشند؛ هرچند که اعمال آنها میتواند پرهزینه و وقتگیر باشد.
یکی از سطوح اجرای ریبرندینگ در کسبوکارهای مختلف، بازسازی برند با استفاده از محصولات تولیدی و فروشی آن بیزینس است. درواقع اصلیترین شناخت و چهرهای که یک مشتری نسبت به یک برند در ذهن دارد، تجربه استفاده از کالا یا خدمات آن کمپانی است. برخی از برندها ترجیح میدهند در طول زمان، با ارائه محصولات بهتر و متفاوتتر یک بار دیگر توجه مشتریان را به خود جلب کنند.
برای مثال، اگر شرکت محصولات بیک اقدام به تولید خودکارهایی با مدلهای مختلف و مدرن کند، این مسئله میتواند کنجکاوی بسیاری از افرادی که خاطره یک نوشتن آسوده با بیک را تجربه کردهاند را تحریک کند. به علاوه، اگر این محصول جدید مانند نمونههای قدیمی ممتاز عمل کند، یک بار دیگر برند بیک در ذهنها با رویکردی مثبتتر ثبت میشود.
یکی دیگر از نمونهها و سطوح اعمال تغییرات ریبرندینگ مربوط به استراتژیهای به کارگرفته شده توسط یک شرکت یا شیوه فعالیت واحدهای تولیدی آن است. گاهی ایجاد یک دگرگونی در ساختار و فرآیند یک کار میتواند باعث نتایج خارقالعادهای شود.
برخی از شرکتها ترجیح میدهند به جای اینکه محصولات و کالاهای خروجی را تغییر دهند، یک نگاهی به کیفیت و شیوه کارکرد کارمندان خود بیندازند و شیوه برخورد کمپانی با مسائل مختلف را تغییر دهند. از مثالهای تغییرات این چنینی میتوان به ایجاد یک تغییر بزرگ در تیم فروش یک فروشگاه یا عوض کردن طرحهای سپرده گذاری و سیاست بانک برای خدمات به مشتریان اشاره کرد.
یکی دیگر از نمونههای ریبرندینگ، بازسازی برند در سطج شرکت و کمپانی است. این روش از روشهای بسیار دشوار و پر چالش ریبرندینگ است؛ چرا که شما ترجیح میدهید به طور کلی ماهیت یک برند را تغییر دهید یا برای سوددهی بیشتر به یک برند بزرگتر بپوندید. عموما در این سطح از برندینگ کمپانی که نیاز به بازسازی دارد به زیر چتر کمپانی بزرگتر میرود تا با استفاده از نام و شهرت آن بتواند به دستاوردهای بزرگتری دست پیدا کند.
اهمیت بازسازی برند یکی از مسائلی است که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد. درواقع ریبرندینگ به عنوان یک ابزار یا چوب جادویی که میتواند حیات را به جسم کمرمق کسبوکار برگرداند، از اهمیت و ارزش زیادی برای بیزینسها برخوردار است. این اهمیت میتواند دلایل بسیاری داشته باشد و عموما ناشی از نیازهای یک شرکت یا کمپانی میشود. همین عامل باعث شده است هر شرکت وابسته به موقعیتی که دارد انگیزههای متفاوتی برای ریبرندینگ داشته باشد و به آن احتیاج پیدا کند.
وقتی شرکتها نیاز به تغییر موقعیت در بازار دارند. درواقع تغییر موقعیت در بازار شامل فرآیندی میشود که شما طی آن با عوض کردن نام و محتوای برند و یا حتی محصولات تولیدی یک برند تصمیم به ایجاد یک سری تغییرات در وضعیت خود در بازار میگیرد. عموما این تغییر پوزیشن یا موقعیت زمانی اتفاق میافتد که یک کمپانی نیاز به یک تغییر جهانی داشته باشد، یک برند قدیمی به حساب بیاید و یا احتیاج به مخاطب هدف بیشتری باشد.
توجه داشته باشید که برای تغییر پوزیشن، بهتر است از شیوههای تغییر سایز، رنگ، قیمت و سایر ویژگیهای محصول استفاده کنید و یا کانال انتقال تبلیغات خود را تغییر دهید. از طرفی، عوض کردن نام برند که یکی از نمونههای ریبرندینگ هست نیز موثر است.
از دیگر نمونههای اهمیت بازسازی برند برای کمپانیها افزایش میزان محبوبیت و شهرت برند است. گاهی برندها نیاز دارند تا بتوانند اسمی از خود در بازار مصرف برجای بگذارند؛ از این رو به ریبرندینگ روی میآورند. از عوامل لکهدار شدن شهرت کمپانیها میتوان به رسوایی و آبروریزی در رسانهها، کیفیت پایین محصول یا درز دادههای خصوصی شرکت اشاره کرد؛ از این جهت، بسیاری از کسبوکارها به ریبرندینگ به عنوان ابزاری برای حفظ حیثیت استفاده میکنند. هرچند تاثیرات منفی تا حدی بر روی ذهن مخاطبان باقی میمانند اما بازسازی برند میتواند مانع از دست رفتن کامل اعتماد آنها شود.
تغییر در لیدرشیپ یا رهبری یک کمپانی از دلایل دیگر اهمیت بازسازی برند برای شرکت هاست. گاهی یک شرکت به دلایل مختلفی مجبور میشود تا یک لیدر و یک مدیر عامل جدید برای خود انتخاب کند. در این شرایط عموما دلایلی نظیر ناکارآمدی و بی کفایتی مدیر عامل قبلی باعث این نوع تغییرات است از این رو مدیر عامل و رهبر جدید یک برند نیاز دارد تا با ریبرندینگ یک جان تازه به کسب و کار ببخشد.
هر فردی با توجه به صلاحیت، ذوق و استعداد و همچنین دانش و تخصص خود می تواند به عنوان مدیرعامل جدید یک کمپین ریبرندینگ خوب راه اندازی کند.
حالا که درباره زیروبم ریبرندینگ و جزییات مربوط به فواید و دلایل بازسازی برند آشنا شدیم، وقت آن است که بدانیم چگونه میتوانیم یک طرح ریبرندینگ موفق را به سرانجام برسانیم. صاحبان مشاغل و اعضای تیمهای مارکتینگ ملزم این هستند که تمامی مراحل بازسازی برند را بدانند تا بتوانند به بهترین شیوه ممکن یک چهره جدید برای بیزینس مورد نظر خود بسازند. ریبرندینگ شامل چند مرحله است که هر یک از این مراحل نیازمند توجه، تخصص و دانش است تا بتواند تاثیر مثبتی داشته باشد.
اصلیترین بخش یک بازاریابی و برندسازی صحیح درست انتخاب کردن مخاطب و بازاره هدف است. بدون یک مخاطب مستعد خرید، هیچ کسبوکاری نمیتواند به سوددهی برسد؛ به همین دلیل نیاز است که بار دیگر به بازار هدف خود فکر کنید. حواستان باشد که این بار نسبت به سری گذشته با دقتی بیشتری انتخاب کنید تا همان نتایج گذشته برای شما تکرار نشوند.
برای اینکه بتوانید مخاطبین خوبی را انتخاب کنید، درباره آنچه رقبای شما انجام میدهند تحقیق کنید و ویژگیهای منحصربهفرد بیزینس خودتان در مقایسه با دیگر شرکتها را در نظر بگیرید. بهتر است در صورت دسترسی به اطلاعات، نتایج فروش و میزان موفقیت رقیبهایتان را مورد ارزیابی قرار دهید و بفهمید چه عاملی مخاطبین مختلف آنها را به مشتری تبدیل کرده است.
هر شرکت و کمپانی برای اینکه بتواند در بازسازی برند خود موفق عمل کند، نیاز دارد تا سه عامل اصلی را دوباره مورد بازبینی قرار دهد تا در صورت نیاز آنها را تغییر بدهد. اولین عامل مورد بررسی چشم انداز شرکت شماست. با بررسی چشم انداز کمپانی خود میتوانید به راحتی مسیر خود را پیدا کنید و تصمیم بگیرید که چه اقداماتی میتوانند برای شما مفید باشند. از آنجا که شما در حال ریبرندینگ هستید طبیعی است که این بار چشم انداز متفاوتتری نسبت به سری پیش داشته باشید.
بعد از چشم انداز نوبت به ماموریتهای کسبوکار میرسد. ماموریتها به نوعی بهعنوان هدف ما نیز به شناخته میشوند؛ چرا که با عواملی نظیر نوع محصول تولیدی، هویت مخاطبین هدف و همچنین موقعیت مکانی که قرار است در آن فعالیت کنید ارتباط دارد. به عبارت دیگر، ماموریتها نقشه راه شما هستند. آخرین چیزی که شما احتیاج دارید در روند بازسازی برند مورد بازبینی قرار دهید، ارزشهایتان است. ارزش یک شرکت به دلیل فعالیت آن شرکت اشاره دارد. ارزش شما مشخص میکند که شما به چه دلیل چنین چشم اندازی را برای خود و بیزینستان انتخاب کردهاید. گاهی کسبوکارها نیاز دارند تا ارزشهای خود را تغییر دهند تا مخاطبان بیشتری به سمت آنها جلب شوند.
این مرحله یک مرحله اختیاری است، اما میتواند تحت شرایط خاص، بسیار حیاتی به شمار بیاید. عوض کردن نام یک برند درواقع قدم بسیار بزرگی برای یک کسبوکار به حساب می آید؛ هرچند نام یک بیزینس بد باشد، اما ممکن است با عوض کردن آن، تمام شهرت و اعتبار شرکت به کلی گم شود. با توجه به این مسئله پیشنهاد میکنیم که در روند ریبرندینگ یک بار درباره تغییر نام برند خود فکر کنید.
حواستان باشد که در صورت تصمیم گیری برای تغییر، حتما نکاتی که کمک میکنند کسبوکار شما ریکاوری شود را از یاد نبرید. همچنین اگر نام فعلی برند شما همچنان میتواند با ارزشها، ماموریتها و چشم انداز شرکتتان همخوانی داشته باشد و پیام کمپانی شما را به طور واضح به مخاطب برساند، بهتر است آن را حفظ کنید.
قدم بعدی که در مسیر ریبرندینگ میتواند در صورت انجام صحیح، تاثیرات بسیار مثبتی برای شما ایجاد کند انتخاب یک شعار مناسب است. هر برندی با داشتن یک شعار گویا و به یاد ماندنی میتواند جای خود را در ذهن مخاطب حفظ کند. برای بسیاری از ما همواره شعارهایی نظیر «امرسان؛ زیبا، جادار، مطمئن» یا «پاکسان، به سلامت خانواده میاندیشد» یادآور تصاویری از پیامهای تبلیغاتی گوناگون هستند. ناگفته نماند که شعار شما باید زیبا باشد و به درستی هدف، چشم انداز و ارزشهای مورد قبول کسبوکارتان را بازگو نماید. همچنین کوتاه بودن و قابل استفاده بودن برای زمان طولانی، از شروط دیگر شعار مناسب برای یک بیزینس است.
بعد از اینکه تمامی مراحل بازسازی برند را یک به یک انجام دادید، حالا نوبت این است که به سراغ هویت برند بروید یا چیزهایی که برندتان با آن شناخته میشود را تغییر دهید. میتوانید از لوگو کسبوکارتان شروع کنید و یا اگر رنگی خاص را قبلا بهعنوان رنگ مختص برندتان برگزیدهاید، این بار با رنگی متفاوت کمپینها و محتوای تبلیغاتی خود را راهاندازی کنید. همچنین تغییر دادن اشکال بصری مربوط به برندتان نیز میتواند نوعی دگرگونی مثبت برای کسبوکار به حساب بیاید.
هر تحولی که در سطح هویت برند ایجاد میکنید، باید تاییدکننده ارزشها، چشم انداز و ماموریتهایی باشد که برای کسبوکارتان در نظر گرفتهاید. پایبندی به اهداف یک بیزینس میتواند به مخاطبان احساس اعتماد ببخشد.
ریبرندینگ و بازسازی برند در واقع یک مسئله جهانی است و امروزه در سراسر دنیا، تمام برندهای بزرگ و کوچک تلاش میکنند تا بتوانند در صورت نیاز برند خود را چه در سطح بینالمللی و چه در سطح داخلی بازسازی کنند. در کشور داخل عزیزمان ایران نیز ما هم اکنون شاهد تغییرات زیادی در بسیاری از برندهای مختلف هستیم که با بازسازی برند خویش توانستهاند به خوبی در نگاه مخاطب ایرانی خود بدرخشند و اعتباری بیش از پیش کسب کنند. برخی از این برندها به قدر در این مسیر موفق بودهاند که حتی متخصصان حرفهای ریبرندینگ نیز چارهای جز تایید و تشویق کار آنها نداشتند.
بانک ملت اخیرا توانسته یک بازسازی برند جالب و خلاقانه را در قالب یک تبلیغ اجرا کند. تیم مارکتینگ این بانک با بهکارگیری قوه بینایی و ارتباط سازی با وسایلی که همواره در طول زندگی با آنها سروکار داریم در این تبلیغ، ذهن مخاطب را برای معنا سازی به چالش میکشد و در نهایت با یک شعار و جمله تبلیغاتی زیبا و پر معنی کار را تمام میکند.
این بانک با جمله «آهنگ اعتبار در ایران جاریست» بر بنرهایی در سطح شهر توجه مخاطب را به خود جلب میکند؛ در حالیکه در کنار این جمله، یک دست چک بانکی که شباهت زیادی به شکل یک شیپور، ترومپت یا گرامافون دارد، طراحی شده است. در واقع تشابه شکل دسته چک با نوعی از ادوات موسیقی باعث میشود ذهن و چشم مخاطب یکی شوند و با معناسازی با کلماتی نظیر «آهنگ اعتبار» مفهوم مورد نظر بانک ملت را به مشتریانش بدهد.
مشاهده این تبلیغ با چنین خلاقیتی باعث میشود مخاطب ناخودآگاه یک تاثیر مثبت از آن دریافت کند و زمینه ذهن او درباره سپرده گذاری و اعتماد به بانک آماده شود.
یکی از موفقترین ریبرندینگهایی که در ایران اتفاق افتاده است، مربوط به برند علی بابا است. اگر شما اهل سفر کردن با اتوبوس، قطار یا هواپیما باشید حتما علی بابا را میشناسید. به نظر میرسد این شرکت اسم علی بابا را از روی شخصیت کارتونی محبوب همه ما انتخاب کرده است که به همه جا، آسان و خوشحال سفر میکرد. این کمپانی در ابتدا تصمیم گرفت که مسکات (یک کاراکتر شخصیتی یا کارتونی که بهعنوان یک چهره ثابت برای یک برند طراحی و معرفی میشود) خود را یک نمونه واقعی و انسانی از علی بابا انتخاب کند.
بعد از معرفی این شخصیت، انتقادهای فراوانی به سمت طراحان و گرافیستهای این شرکت روانه شد با اینکه همچنان قعالیتهای این کسبوکار موفقیت آمیز بود. در نهایت علی بابا تصمیم گرفت مسکات خود را تغییر دهد و از یک نسخه گرافیکی که به چشم مخاطب آشناتر بود را برای تبلیغات خود استفاده کند. این تغییر در شخصیت برند، تغییرات بسیار مثبتی را برای این برند به همراه داشت.
اسنوا یکی دیگر از برندهایی است که در ایران فعالیت دارد و در سالهای گذشته با ایجاد یک تغییر اساسی در لوگوی خود توانست جذابتر و مورد پسندتر از گذشته در عموم ظاهر شود. یک دهه پیش اسنوا لوگویی بسیار ساده و به رنگ قرمز را برای خود انتخاب کرده بود که در آن کلمه اسنوا در سادهترین حالت خود با لبه هایی دارای انحنا بود.
بعد از مشورت صاحبان اسنوا با تیمهای مارکتینگ، این نتیجه حاصل شده که بهتر است اسنوا لوگوی خود را به ترکیبی از رنگهای آبی و سبز تغییر دهد و تغییرات جزیی نیز در کلمه اسنوای وسط لوگو به وجود بیاورد. اما این تنها تغییرات ایجاد شده نبود. تیم مارکتینگ همچنین تصمیم گرفت یک عنصر دایرهای اضافه رنگی به رنگهای سبز و آبی در کنار اسم اسنوا درج کند که در وسط آن حرف S که نماینده اسم برند است درج شود.
همین تغییر لوگو باعث شد روانشناسی رنگ با پس زمینه ذهن مخاطب ترکیب شود و یک حس تازه از استفاده محصولات اسنوا را در او ایجاد شود.
بازسازی برند یا ریبرندینگ ایجاد تغییراتی موثر در کسبوکار است که باعث میشود نگاه و تفکر مخاطبان هدف نسبت به برند مثبتتر شود. با مثبت سازی تفکر مخاطبان میتوان میزان فروش را دوباره بالا برد تا جایی که یک شرکت بتواند از رکود و نابودی نجات پیدا کند. امروزه ریبرندینگ با مزایای زیادی که دارد، یکی از بهترین ترفندهای بازگرداندن برند به صنعت به حساب میآید که توسط بسیاری از کمپانیها استفاده میشود. ریبرندینگ به دو صورت کلی و جزیی و در سه سطح محصولات تولیدی، استراتژی و واحد کسبوکار و در سطح شرکت انجام میگیرد.
مراحل بازسازی برند به چند مرحله سخت تقسیم میشود که نیازمند نظر متخصصان بازاریابی و ریبرندینگ است. اگر شما نیز خطر را در در بغل گوش خود احساس میکنید و نیاز دارید تا در خصوص ریبرندینگ کسب و کارتان مشاوره دریافت کنید، میتوانید از راههای ارتباطی درج شده در سایت با کارشناسان روکامگ تماس بگیرید یا سوال خود در بخش کامنتها بپرسید.
ریبرندینگ به فرآیندی گفته میشود که عوامل تبلیغاتی سعی میکنند به طریقی دید منفی مخاطبان نسبت به برند را از بین ببرند و آن را مثبتتر کنند تا شرکت بتواند پویا تر به فعالیت خود ادامه دهد.
ریبرندینگ مزایای زیادی دارد که شامل بیشتر شدن مخاطبین هدف، ارتباط بیشتر با حوزه فعالیت، بالا رفتن رتبه کسبوکار در گوگل و ماندگاری بیشتر در ذهن مخاطب میشود.
ریبرندینگ به دو بخش جزیی و کلی تقسیم میشود؛ هرچند تغییرات میتوانند در سه سطح محصولات، استراتژیها و واحدهای کاری و همچنین در سطح شرکت اعمال شوند.
ارسال مقاله
امتیاز شما به این مقاله :
ارسال دیدگاه: