استراتژی فروش یعنی چه؟ | مروری بر 3 بخش طراحی استراتژی فروش




تبریز / خیابان رضانژاد شمالی / ساختمان آردا / طبقه ۲-تهران - میرداماد - خیابان انوار - پلاک ۳۷ - واحد ۲۰
۳۳۳۵ ۴۴۴۰ - ۰۴۱الان در دفتر هستیم
با ما تماس بگیرید!
شماره تماس
04133354440
پست الکترونیکی
info@rooka.app
همین الان، اطلاعات تماس خود را وارد نمایید.
اهمیت وجود استراتژی فروش برای یک تیم فروش حرفهای مانند داشتن تاکتیکهای حمله برای ارتش است؛ همانطور که اگر یک ارتش درباره استراتژیهای جنگی چیزی نداند و نقشهای را برای میدان جنگ طراحی نکرده باشد، حتما شکست خواهد خورد! استراتژی فروش و بازاریابی نیز مجموعهای از راه حلها و نکتههایی است که به یک واحد فروش کمک میکند تا بتواند محصولات و خدمات کسبوکار را با راندمان بیشتری به فروش برساند و به سود برسد.
طراحی استراتژی فروش محصولات و سرویسها نیازمند دانش زیادی است و یک مدیر فروش یا تیم طراحی برای ایجاد استراتژی افزایش فروش نیاز دارند که بتوانند کسبوکار را از جهات مختلف بررسی کنند و در نهایت با توجه به پتانسیل سازمان به یک راه حل عملی و پربازده درباره مسئله فروش دست پیدا کنند.
امروزه انواع استراتژی های موفق به صورت مکرر در بیزینسهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد، به همین ترتیب خوب است که با چند نمونه از آنها آشنا باشیم و آنها را بطور موثری در روند فروش سازمان در اختیار بگیریم. چنانچه شما هم یکی از اعضای مجموعه فروش هستید یا به عنوان یک مشتری دوست دارید که بدانید چه شگردهایی در زمان خرید در انتظار شما هستند، با ادامه مطلب از این مقاله روکامگ در خصوص جزییات استراتژی های فروش و طراحی آنها همراه باشید.
در جواب سوال «استراتژی های فروش چیست» باید گفت برنامههایی هستند که یک تیم فروش با توجه به پتانسیل و تواناییهای کسبوکار خود تنظیم میکنند تا براساس آن فرآیند فروش را پیش ببرند و با استفاده از راه حلهای از پیش طراحی شده بتوانند با چالشهای فروش و مذاکره با مشتری روبهرو شوند. درواقع طراحی استراتژی فروش محصول جدید و افزایش فروش محصولات قدیمیتر در حوزه وظایف مدیریت فروش است؛ یعنی یک مدیر فروش باید بتواند راه حلهایی ارائه دهد که با بهکارگیری آنها مشتریان برای خرید راغب شوند و با افزایش فروش، آگاهی از برند اتفاق بیفتد تا در آینده مشتریان ماندگارتری داشته باشیم.
انواع استراتژی فروش مبحثی است که امروزه در عموم کسبوکارها داغ است و درواقع مدیران کمکم به این موضوع آگاه شده اند که دیگر نیاز نیست برای فروش بهتر، به ویژگیهای یک محصول اضافه کنند بلکه باید بر روی استراتژی فروش محصول جدید تمرکز کنند و راه حلهای عملی را طراحی و اجرا کنند. در حال حاضر استراتژی فروش در اینستاگرام، استراتژی فروشگاههای زنجیره ای، استراتژی فروش نرم افزار و حتی استراتژی فروش ملک و هزاران استراتژی در کسبوکارهای مختلف درحال توسعه هستند و همه جامعه درتلاشند تا به صورت هوشمندانه و هدفگذاری شده سود بدست آورند.
وجود استراتژی های فروش موفق به یک سازمان کمک میکند تا علاوه بر رسیدن به سود مناسب، در بازار رقابتی بسیار ممتازتر ظاهر شود و بتواند نسبت به رقیبانش در رتبه بالاتر جدول بایستد. به عبارت دیگر استراتژی فروش و بازاریابی مانند یک نقشه موفقیت است و نبود آن باعث میشود حتی فروشندگان حرفهای راه را گم کنند و تیم دیگر نتواند پتانسیل اصلی خود را به کار گیرد.
وجود استراتژی فروش یکی از ضروریترین مسائل در سازمان است و بدون آن تیم نمیتواند برای خود برنامه ریزی داشته باشد و از پس مشکلات و چالشهای پیش رویش برآید. انواع استراتژی های فروش باید به صورت دورهای مورد باز بینی و تصحیح قرار بگیرند تا بتوانند به بهترین نحو به سازمان در جهت پیشرفت کمک کنند.
فرقی نمیکند که شما استراتژیهای فروش را در چه کسبوکاری به کار بگیرید؛ چرا که برنامه ریزی و نقشه همیشه به بهتر انجام شدن کارها کمک میکند. برای مثال در صورت استفاده از استراتژی فروش در اینستاگرام، شما دیگر جمعیت عظیمی از بازدیدکنندگانی که مایل به خرید کالا یا خدمات هستند را از دست نمیدهید و یا با بهره گیری از استراتژی فروش املاک میدانید باید چطور یک مشتری را به سمت خانه یا ملک رویاییاش هدایت کنید و طعم شیرین کمیسیون را بچشید.
همچنین این موضوع در فروشگاهها هم صادق است؛ به این صورت که استراتژی فروشگاههای زنجیرهای به مدیران فروش و سوپروایزرهای هر بخش کمک میکند که چطور در هماهنگی با دیگر بخشها و شعبهها بتوانند طرحهای پر فروشی را برنامه ریزی و مدیریت کنند. از مواردی که میتوان با استفاده یک نمونه استراتژی فروش به آن دست پیدا کرد:
استراتژیهای فروش انواع بسیار متفاوتی دارند و ممکن است یک کسبوکار با توجه به پتانسیل تیم فروش خود و همچنین نوع محصولات و وضعیت بازار نمونه استراتژی فروش خاصی را برای خود انتخاب کند. در هر صورت استراتژیهای فروش عموما به چهاردسته تقسیم میشوند که در این بخش به صورت مختصر درباره آنها توضیح خواهیم داد. البته لازم به ذکر است که انواع استراتژی های فروش ذکر شده در این بخش تنها شیوه خاصی از برنامه ریزیها برای تیم فروش است و خودشان ممکن است ترکیبی از چند استراتژی افزایش فروش دیگر باشند.
این نوع استراتژی شامل کلیه استراتژیهای فروشی که در آنها به صورت منحصر به فرد درباره مشتری اطلاعات داریم، میشود. این نمونه استراتژی فروش بیشتر در فروش سازمان به سازمان یا B2B کاربرد دارد و شاید به عنوان استراتژی فروش مویرگی نتوان آنها را به حساب آورد. در استراتژی های فروش و بازاریابی که بر مبنای راه حل برنامه ریزی میشوند، اعضای تیم فروش ابتدا سعی میکنند مشتریان و شرکتهایی که قرار است با آنها مذاکره کنند را بشناسند و درباره نیازهای آنها اطلاعات لازم را بدست آورند.
همچنین بیزینس اگر قصد داشته باشد با شرکتهای دیگر معامله کند حتی باید محصولات ارائه شده توسط آنها را هم خوب بررسی کند. در استراتژی فروش محصول جدید در رویکرد راه حل باید کسبوکار به دنبال شناخت اهداف مشتری هم باشد و چالشهای او را درک کند و درنهایت درباره ارزشمندترین پیشنهادی که میتواند به مشتری ارائه کند فکر کند. این کار باعث میشود شما بتوانید با درنظر گرفتن مشتری به صورت انحصاری، اعتماد او را بدست آورید و با ارائه ندادن راههای عمومی سعی کنید بهترین خدمات را پیشنهاد بدهید. این شیوه میتواند یکی از نمونههای استراتژی فروش املاک به حساب بیاید به طوریکه با معرفی بهترین ملک به مشتری شانس معامله را بالا میرود.
یکی دیگر از دسته بندی ها، استراتژی فروش درونگرا است. همانطور که از اسم این شیوه از فروش مشخص است، تیم فروش ترجیح میدهد با هر مشتری به صورت مشاورهای و گفت و گوهای خصوصی ارتباط بگیرد. همچنین این روش از فروش بیشتر بر روی ایجاد محتواهای مفید برای مشتریان تمرکز دارد تا مشتری به صورت خودمختار با جستوجو به دنبال جواب نیاز و سوالش ترغیب به استفاده از خدمات یک کسبوکار شود. درواقع در استراتژی فروش درونگرا، ابتدا سرنخهای لازم و همچنین مخاطبانی که احتمال تبدیل شدن آنها به مشتری زیاد است توسط بازاریابی درونگرا شناخته میشوند.
یعنی اطلاعات مجموعهای از مشتریان ابتدا از طریق وبسایت، شبکههای اجتماعی، کمپینهای مختلف و غیره جمع آوری شده و درنهایت تیم فروش وارد عمل میشود تا هرکدام از این افراد را به سمت خرید هدایت کند. این روش بیشتر در استراتژی فروش مویرگی دیده میشود؛ چرا که هر یک از اعضای تیم فروش به عنوان یک مشاوره برای گروهی از مخاطبان در نظر گرفته میشود تا با آنها صحبت کند، مشکلاتشان را حل کند و سوالاتشان را پاسخ دهد و مورد پشتیبانی قرار دهد. همچنین این نوع از استراتژی، به عنوان یک نمونه استراتژی فروش نرم افزار به حساب میآید.
یکی دیگر از نمونه های استراتژی، استراتژی فروش برونگرا است. در این روش برعکس روش قبلی نمایندگان فروش یک سازمان به صورت مستقیم به سمت مشتریان و مخاطبان احتمالی میروند و محصولات و خدمات شرکت را پیشنهاد میکنند. این نوع از عملکرد را بیشتر در استراتژی فروشگاههای زنجیره ای میبینیم.
در این شیوه از فروش هم مهم است که ما اطلاعاتی سطحی درباره مشتریان خود داشته باشیم. برای مثال داشتن پرسونای مشتری میتواند این روش را به یک استراتژی فروش موفق تبدیل کند؛ چرا که در این صورت فروشنده درباره مکالمه پیش روی خودش کمی آمادگی ذهنی پیدا میکند. از انواع استراتژی های فروشی که زیر مجموعه این دسته قرار دارند میتوان به تماسهای سرد، ارسال ایمیل سرد و همچنین فروش در لینکدین اشاره کرد.
یکی دیگر از انواع استراتژی های فروش و بازاریابی استراتژیهایی هستند که به فروش چلنجر یا به چالش کشاننده فروش معروفند. این یک ایده کلی است که مشتریان در مواجه با فروشندگانی که آنها را دوست دارند و ارتباط خوبی با آنها دارند همیشه دست به نقدتر عمل میکنند اما تحقیقات جدید نشان میدهد امروز شکل جدیدی از استراتژی افزایش فروش وجود دارد. این روش در سال 2011 در کتاب «استراتژی چالشی: کنترل صحبت مشتری را بدست بگیرید» (Challenger Sale: Taking Control of the Customer Conversation) معرفی شد.
در این کتاب نوشته شده است که مشتریان بیشتر دوست دارند با فروشندگانی در ارتباط باشند و از آنها خرید کنند که به آنها اطلاعات مفید میدهند و طرز تفکر آنها درباره یک مسئله را به چالش میکشند. درواقع در این استراتژی فروش محصولات، کارشناس فروش باید با ارائه راه حلهای نوین و جدید مشتری را شگفت زده کند.
ایجاد راه حل های استراتژیک نیازمند ریزبینیهای بسیاری است و در این مسیر یک مدیر فروش باید بتواند با اطلاعات بسیار زیادی سروکله بزند و همچنین توانایی تحلیل بسیار قدرتمندی داشته باشد. ممکن است گاهی ایجاد استراتژیهای فروش موفق زمان بسیار زیادی از تیم مدیریت بگیرد؛ چرا که برخی کسبوکارها فرآیند فروش بسیار متفاوتی را طی میکنند. به این ترتیب در این بخش از مقاله قصد داریم به شما سه بخش اساسی برای برای ایجاد بهترین استراتژی فروش را همراه با شرح وظایف آن توضیح دهیم:
اولین بخش مرتبط با کارهایی است که ما نیاز داریم برای ایجاد یک نمونه استراتژی فروش موفق انجام دهیم یعنی باید اطلاعات مفید را جمع آوری کرده و با تحلیل آنها به یک الگوی راهنما در فروش محصولات برسیم. برای مثال در استراتژی فروشگاههای زنجیره ای، برای پر کردن قفسهها، میزان فروش هر کالا در دوره گذشته بررسی میشود و با توجه به تغییر فصل و فاکتورهای مختلف، احتمال میزان فروش هر کالا سنجیده میشود.
در این مرحله تیم فروش باید به خوبی دادههای مربوط به بازار را بررسی کند و وضعیت آن را بسنجد. پیدا کردن روندهای رو به رشد بازار و تقاضای مشتریان اهمیت زیادی دارد. سپس باید خریداران مورد بحث قرار بگیرند. یک بیزینس برای تدوین استراتژی فروش باید کاملا به شیوه تفکر مشتری در زمان خرید اشراف داشته باشد تا با کمک آن تلهها را جاگذاری کند. همچنین باید به صورت مختصر درباره کانالهای جذب مشتری نیز برنامه ریزی شود.
در بخش دوم ایجاد یک استراتژی فروش محصول نیاز داریم تا روشهای نزدیک شدن به مشتری یا به اصطلاح Engagement را برای کسبوکار شناسایی کنیم. مدیران با مشورت کارشناسان باید گام به گام قیف فروش را برنامه ریزی کنند تا تصمیم بگیرند چگونه یک مشتری علاقهمند را میتوان ابتدا به مشتری بالقوه و سپس به مشتری بالفعل تبدیل کرد. در این بخش به بیشتری میزان همکاری بین بخش فروش و بخش بازاریابی احتیاج داریم؛ چرا که ابتدا باید تمایلات مشتری رو به سمت خرید هدایت شود. در این بخش اهمیت دارد که بتوانیم راههای جذب مشتری بالقوه و اشباع کردن دهانه قیف فروش را بشناسیم.
سپس باید ببینیم که چطور میتوانیم فرآیند فروش را بهبود ببخشیم یعنی حجم معاملات را در کمترین زمان بالا ببریم. انتخاب اعضای تیم جلوی صحنه به عنوان فروشندههایی که با مشتریان ارتباط میگیرند مهم است و باید افراد مجرب برای این کار انتخاب شوند. هرچه معامله بزرگتر باشد مانند استراتژی فروش ملک، فرد با تجربهتری لازم است؛ در صورتیکه در استراتژی فروش نرم افزار یک پشتیبان آنلاین نیز میتواند مفید باشد. برنامه ریزی و هدف گذاری برای تیم و همچنین بهینه سازی برنامهها مرحله بعدی است. عموما یک فروشنده حرفهای باید به ترتیب 10 و 5 برابر یک فروشنده نیمه حرفهای و آماتور بفروشد و باید به نسبت ظرفیت کانالها پتانسیل سازمان بهینه سازی شود.
همچنین در این مرحله باید با استفاده از ابزارهای مختلف نظیر تلفن، وبسایت، شبکههای اجتماعی و غیره ماهیت فروش گستردهتر شود و در نهایت اعضای تیم بتوانند با یکدیگر درهماهنگی کار کنند. گاهی حتی جابهجایی کارمندان از استراتژیهای فروش در این بخش است. در مرحله آخر از این بخش نیز اقداماتی درباره تشویق و آموزش کارمندان تیم فروش انجام میگیرد.
در بخش سوم نباید فراموش کنیم که باید یک برنامه ریزی دقیق و کاربردی در خصوص سازماندهی و حمایت از تیم فروش بعد از رویایی با مشتریان داشته باشیم. در اصل اگر قرار است به مصاف مخاطبان برویم و پیروز شویم باید تیم از هر نظر همواره در بهترین حالت خود باشد و این وظیفه مدیر فروش است.
در این بخش باید همواره کارهایی در خصوص بهتر کردن کیفیت برخورد کارشناسان صورت بگیرد؛ به صورتیکه عمر چرخه مشتری بیشتر شود و فروش افزایش یابد. استراتژی افزایش فروش در این بخش باید به گونهای تنظیم شود که فرآیند بهینه سازی گردد و با حذف عناصر اتلاف کننده انرژی با عملکرد بهتری پیش رود. در نهایت در این بخش از دیگر قسمتهای سازمان نیز حمایتهای لازم باید به تیم فروش برسد که این مسئله میتواند شامل هماهنگیهای بعدی با تیم بازاریابی باشد یا اینکه بودجهای در خصوص آموزش انواع تکنیکهای فروش به کارشناسان در نظر گرفته شود.
در خصوص تدوین استراتژی فروش، نکتهای وجود دارد که توجه به آن میتواند برای تیم فروش و همچنین طراحان بسیار مفید باشد. مشتریان یک کسبوکار یکی از اصلیترین اضلاع چند ضلعی فروش هستند که بدون درنظر گرفتن آنها و شخصیتشان درواقع نمیتوان هیچ استراتژی فروش محصولی را برنامه ریزی و اجرا کرد. مشتریان افرادی از قشرهای مختلف یک جامعه هستند و میتوانند با هم تفاوت داشته باشند و همین نکته اصلی ماجرا است.
استراتژی که یک شرکت برای خودش طراحی میکند باید به قدری هوشمندانه باشد که بتواند با توجه به تغییرات شخصیتی و ویژگیهای یک مشتری، آن را تغییر داد و به صورت موثر و به نفع کسبوکار آن را به کار برد. در این بخش ما سعی داریم تا 6 مرحله اصلی که به شما کمک میکند بهترین استراتژی فروش را برای یک بیزینس طراحی و برنامه ریزی کنید به شما معرفی کنیم:
از مهمترین مباحث در طراحی و تدوین استراتژی های فروش و بازاریابی این است که شما مانند میدان مسابقه که حریف خود را میشناسید، درباره مشتریان خودتان هم اطلاعاتی مفیدی کسب کنید. شما باید بدانید که انرژی تیم فروش را بر روی چه نوع افرادی معطوف میکنید. تفاوت بسیار زیادی بین مشتری واقعی و مشتری تعریف شده وجود دارد. به عبارت دیگر، مهم است که بدانیم آیا یک مشتری صرفا به دلیل جذابیت برنامههای بازاریابی اینجا حضور دارد یا نیازهایش او را به اینجا کشانده است؟
این مسئله در استراتژی فروشگاههای زنجیره ای و استراتژی فروش نرم افزار بسیار نمود پیدا میکند؛ چرا که ممکن است فردی تنها از روی کنجکاوی سری به فروشگاه شما زده باشد و نیاز نباشد که آنها را در قیف فروش قرار دهید. همچنین بررسی بازار هدف و وضعیت کسبوکار در بازار بسیار برای تدوین یک نمونه استراتژی فروش که برای برنامههای فصلی و زمان دار به کار میرود مهم است. هر تغییری در بازار ممکن است به طور جدی مسیر حرکت تیم فروش را تغییر دهد.
بعد از اینکه حریفان خودتان را که همان مشتریان شما هستند شناختید وقت آن است که عینک حقیقت بینی را روی چشمتان بگذارید و به دقت کسبوکار را بررسی کنید. واقع بین باشید و سعی کنید بفهمید که در مسیر رشدی که تا به اینجا طی کردهاید چه اشتباهات و چه حرکت هوشمندانهای انجام دادهاید.
درس گرفتن از موقعیتهای مشابه قبلی میتواند انرژی شما را صرفه جویی کند و شما را در ایجاد استراتژی فروش محصول بهتر یاری کند. همچنین نقاط قوت و ضعف سازمان را شناسایی کنید و سعی کنید از روی شکایات، انتقادات و پیشنهادات مشتریان مشکلات را ریشه یابی کنید تا بتوانید با حل کردن آنها، استراتژی افزایش فروش را بهبود بخشید.
در مرحله سوم باید قدرت همکاری و هماهنگی را به کار بگیرید. گاهی مدیران تیم فروش فکر میکنند که تدوین استراتژی فروش تنها وابسته به اعضای واحد فروش است و باید تمام وظایف به صورت درونی تقسیم شوند در صورتی که در عمل شکار کردن، اولین نقشی که باید به خوبی بازی شود کار گذاشتن هوشمندانه طعمه است که در مسئله فروش این وظیفه بر عهده تیم بازاریابی است.
به عبارت دیگر خوب است که تیم فروش و تیم بازاریابی باهم جلساتی داشته باشند تا بتوانند بهترین راهها را برای جلب کردن توجه مخاطب تا عملی کردن مرحله فروش برنامه ریزی کنند. تیم فروش برای بهتر جریان پیدا کردن استراتژی فروش میتواند تمام اطلاعات خود را از برخورد با مشتری در اختیار تیم بازاریابی بگذارد تا مراحل جذب راحتتر شود و همچنین تیم بازاریابی میتواند اطلاعات مشتریان و همچنین سرنخهای پرپتانسیلتر را به واحد فروش معرفی کند تا بر این اساس یک استراتژی فروش موفق ایجاد شود.
پس از اینکه مشخص شد قرار است چه رویکردی را به عنوان استراتژی فروش محصولات در مقابل مشتریان پیش بگیرید و مشتریان و کسبوکار شما در چه وضعیتی هستند، وقت آن است که یک ترکیب خو برای تیم خود در نظر داشته باشید. شما باید به صورت واقعبینانه درباره هریک از اعضای واحد فروش قضاوت کنید و ببینید که آیا آنها توانایی حضور در مسیر را درکنار شما دارند یا نه؟
میتوانید برای این کار از تجربیات قبلی و گزارشهایی که هر کدام از آنها در گذشته ثبت کردهاند کمک بگیرید؛ هرچند به عنوان یک مدیر فروش شما باید با هر یک از اعضای تیم خود آشنایی داشته باشید. توجه کنید که تیم شما باید به مهارتهای نرم و سختی که در فروش به آن نیاز داریم آشنا باشند. اگر نیاز به استخدام افراد جدید بود باید دریافتی آنها با بودجه کسبوکار سازگار باشد و همچنین بتوانند از نظر فرهنگی و تعاملی ارتباط خوبی را با دیگر اعضا بسازند.
حالا در محله پنجم وقت این است که فرآیند فروش را برای خود مشخص کنید. سعی کنید در این مرحله از تفکر خلاقانه کمک بگیرید و انواع استراتژی های فروش را در کار خود دخیل کنید. ایجاد یک نقشه کلی از ضروریترین کارها در ابتدای مسیر تدوین استراتژی است. شما باید بتوانید یک شِمای کلی از آنچه در آینده انجام میدهید ایجاد کنید و آن را با اعضای تیم به اشتراک بگذارید تا تایید شود.
همچنین در این مرحله مشخص میشود که برای جنبههای مختلف نظیر استراتژی فروش در اینستاگرام یا حتی وابسته به کسبوکارهای مختلف مانند استراتژی فروش املاک نیاز دارید چه فاکتورهای مهم و منحصر به فردی که در راه حلهای کلی به آن توجه نمیشود را به کار بگیرید.
بعد از اینکه طرح اولیه بهترین استراتژی فروش شما ترسیم شد حالا وقت رنگ پاشیدن و جلوه دادن به آن است. برای این کار شما نیاز دارید تا یک مدل طراحی کنید و یک برنامه عملی را ریزبهریز طراحی کنید. مهمترین بخش این مرحله این است که شما بتوانید وظایفی که باید انجام شوند را به اعضای تیم فروش بسپارید؛ یعنی کسی را پیدا کنید که در انجام آن بخش از کار، کارآمد باشد. تجزیه و تحلیل دورهای برای این کار بسیار مفید است و به شما کمک میکند جدول زمانی تیم را به صورت آپدیت نگه دارید کنید تا در نهایت استراتژی فروش موفق شما به حقیقت بپیوندد.
استراتژی فروش مفهومی است که چرخ کسبوکار بدون آن نمیچرخد. درواقع وجود انواع استراتژی های فروش به عنوان نقشه راه رسیدن به موفقیت در کسبوکار لازم است تا طبق آن تمام خدمه کشتی سازمان بتوانند درست پارو بزنند و شرکت را هدایت کنند. امروزه انواع متفاوتی از استراتژی افزایش فروش توسط شرکتها به کار گرفته میشود. همچنین تدوین استراتژی فروش میتواند مزایای زیادی به همراه داشته باشد.
لازم است که یک مدیر فروش بتواند در تمام بخشهای فروش از جمله شناخت بازار تا خدمات پس از فروش و آموزش کارمندان یک نقشه کارآمد داشته باشد. مطالب بیشتری درباره جزییات استراتژی فروش در وبسایت روکامگ موجود است. چنانچه علاقهمند به این موضوع باشید میتوانید به سراغ مقالات دیگر ما بروید. همچنین شما میتوانید تجربیات خود را در خصوص استراتژی های فروش در بخش کامنتها با ما در میان بگذارید.
استراتژی فروش درواقع دستور العملی است که به تیم فروش میگوید در تمام مسیر آشنایی با مشتری و فروش محصول یا خدمات به او، چه اقداماتی انجام دهد تا میزان فروش افزایش یابد.
استراتژیهای فروش عموما به چهار دسته استراتژی برونگرا، درونگرا، راه حل و چلنجر تقسیم میشوند.
سه بخش اصلی تدوین استراتژیهای فروش شامل برنامه ریزی برای فروش، طراحی نقشه برای ارتباط با مشتری و سازماندهی و حمایت از تیم فروش میشود.
ارسال مقاله
امتیاز شما به این مقاله :
ارسال دیدگاه: